سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مفهوم مکان در فضای مجازی

گاهی عنوان می شود که آیا ما در فضای مجازی با مکان روبرو هستیم یا همه چیز "وهم" است و خیال ؟ آیا ما قادر یا مجازیم به چیزی که نمی توانیم برای آن مابه ازاء این جهانی (عینی) بیابیم نام مکان بگذاریم ؟ چنانچه پاسخ مثبت است ما با چه سنجش ، میزان و معیاری می توانیم این مکان غیرعینی را درک کنیم و به آن سفر کنیم ؟ و...

در مورد مکان در فضای مجازی پاسخ ، سهل و آسان نیست . مکان در این فضا چون برساخته ذهن است و تابعی از مولفه های که کاربران آنها را دستکاری می کنند می باشد لذا شناخت آن کار ساده ای نیست .

بدلیل اینکه فضای مجازی مانند فضای واقعی از دو عنصر مکان و زمان بی بهره است شناخت را دچار چالش مفهومی می کند . عبور از این چالش بسیار مهم و در عین حال سخت می باشد .

ما تا قبل این با دنیای سرکار داشتیم که آن را درک و هر آنچه خارج از درک عین و شهود بود را مجاز تصور می کردیم . این فضا برای ما فضایی بود که با تجربه به معنای پوزیتیوستی امکان پذیر نبود . در این دنیا ما با فضا و مکانی مواجه ایم که عین مجاز است لیکن با عقل تجربه گرایی می توان آن را تجربه کرد و آن را مشاهده کرد و حیات ثانویه به آن بخشید .

" در اینترنت مکانی وجود دارد که به اصطلاح فاقد طول و عرض و ارتفاع است ولی با این همه احساس مکانی خاص را به فرد القاء می کند و کاربر این احساس را دارد که با یک مکانیت ثانویه مواجه است و اینجاست که احساس فضا به کاربر اینترنت دست می دهد . کاربر وقتی که در حال رؤیت تصاویر یا خواندن مطالب و یا چت کردن و کارهایی از این قبیل می باشد احساس می کند در جایی است که طول و عرض و ارتفاع ندارد . " (دکترکوثری ، مصاحبه با همشهری آنلاین)

در فضای مجازی ما دچار لامکانی هستیم . در همه جا حضور داریم در حالی که در هیچ جا نیستیم . ولی به این واقفیم که در جایی هستیم که نام آن را می توان مکان نهاد با این تفاوت که نه بعد دارد و نه طول و عرض و حتی با مسامحه وجود که بتوان آن را حفظ و نگهداری کرد .

وقتی کاربر با این واقعیت مواجه می شود که می توان مانند زندگی در دنیای واقعی در این فضا از شخصی ترین تا اجتماعی ترین تا علمی ترین و ... و از همه مهمتر کارهای اقتصادی و معیشتی را انجام داد ، آنگاه بر وجود یک مکان در فضای غیرعینی صحه خواهد گذاشت .

در نتیجه آنچه ما را کمک خواهد کرد تا به درک بهتری از این مفهوم نایل آیم این است که فضا با مکانی که ما آن را می شناسیم متفاوت است و از سطوح انتزاعی متفاوتی بر خوردار است .

تفاوت فضا با مکان

- مفهوم فضا دلالت بر همه جایی دارد بدون آدرس و تصویر خاص در حالی که مکان مقید به جایی معین است که گوینده و شنونده معنای آن را می فهمند و از آن درک مشخص دارند .

- مفهوم مکان دارای بار ارزشی و محتوای است و ابعاد سه گانه در آن مستتر است ، در حالی که فضای مجازی بدون بعد و در خلاء می باشد .

- مفهوم مکان محدد به حدود می باشد ولی فضا دارای معنای سیالیت و ذهن در بی نهایت خواهد بود .

- از خصوصیات بارز فضای مجازی بی مکانی و بی زمانی است . از بین رفتن فاصله ی مکانی و افزایش سابقه ی توان انسان ها برای مبادله و مراوده با یکدیگر ... فرآیند هویت های جمعی افراد را دگرگون کرده است . (دکتر منتظر قائم)

- فضای مجازی زمان و مکان نمی شناسد،همه جایی و همه مکانی است . مرزها را به سهولت می پیماید و در آن واحد از رموزی پرده می گشاید که به چنگ آوردن آنها در عالم واقع مستلزم صرف انرژی ، زمان و هزینه ی بسیار است و گاه حتی غیر ممکن می نماید . (دکتر عاملی)

- دیوید هاروی از پدیده ای به نام فشردگی فضا-زمان در فضای مجازی صحبت به میان آورده و معتقد است که فضا و مکان در این ساخت مبنای قبلی خود را از دست داده است . تاکنون زندگی اجتماعی مقید به زمان و مکان بوده است در حالیکه در فضای سایبر زمان و فضا دچار تغییر بنیادی گردیده است .

تفاوت واقعیت در دو فضا

ما در هر دو جهان در حال زندگی هستیم و این امر برای ما چنان عادی و بدیهی گردیده است که دیگر کسی از خود سوال نمی کند که چه چیز و چه بخش واقعیت است و کدام بخش غیرواقعی .

"ممکن است یک موقعیت یکسان به وسیله همه کسانی که به آن توجه می‌کنند به طور متفاوت درک شود . ممکن است این موقعیت برای همه آنها با معنی باشد ولی معنی آن برای هر فرد متاثر از تجربه‌های قبلی اوست ." (لمان،1366: 398)

ولی آنچه به شناخت و گسترش دامنه شناخت انسان کمک می کند پاردایم های می باشد . "پارادایم‌های عمده نظری در علوم اجتماعی سه دسته هستند: پارادایم اصالت واقعیت اجتماعی، تعریف یا تفهیم اجتماعی و پارادایم رفتار اجتماعی ." (محسنی تبریزی،ص15).

واقعیت جهان واقعی: به نظر می‌رسد که واقعیت جهان واقعی با مفهوم واقعیت زندگی روزمره پیوند خورده است . برگر واقعیت زندگی روزمره را به عنوان "واقعیت تمام عیار" زندگی واقعی می‌شناسد واقعیت زندگی روزمره در واقع "واقعیتی نظم یافته است که پدیده‌های آن در الگوهایی تنظیم شده‌اند که به نظر می‌رسند? مستقل از ادراک انسان نسبت به آنها هستند ." (برگر و لوکمان ، 1375: 36)

واقعیت مجازی : عاملی درباره تفاوت دو جهان واقعی و مجازی می‌نویسد : "جهان اول (واقعی) جهانی است که در آن زندگی و فعالیت اجتماعی جریان دارد و جهان دوم (مجازی) جهانی است که انسان را در مواجه با واقعیت‌های مجازی قرار می دهد . این تقسیم بندی بر مبنای واقعیت و مجاز، مصداق و معنی است ." (عاملی،1382،ص144)واقعیت مجازی همچنین اشاره به واقعیتی دارد که ممکن است چند لایه باشد .

تفاوت شناخت از این دو جهان : براساس تئوری کنش متقابل نمادین شناخت ما از واقعیت به آن شکلی است که در فرآیند جامعه پذیری یاد می‌گیریم . ما عمدتا" در مورد جهان واقعی با واقعیتی روبرو هستیم که مهمترین ویژگی آن غیرقابل تغییر بودن آن است و در آن ارگانیسم در رابطه بامکان و زمان قراردارد . درمورد واقعیت مجازی نیز مکان و زمان وجود دارد ? حتی ادراک بدن با توجه به پیشرفت تکنولوژی از طریق شبیه سازی پنج حس اصلی شنوایی ، بینایی ، چشایی ، لامسه و پویایی پدید آمده اما آنچه به نظر می‌رسد به شکلی جدی در مورد واقعیت مجازی متفاوت از واقعیت بیرونی است اینست که حالت غیرقابل تغییر بودن واقعیت بیرونی در واقعیت مجازی وجود ندارد ? ممکن است که ما نتوانیم واقعیت مجازی را کاملا دگرگون کنیم ولی امکان دخل و تصرف ، حرکت ، امکان عملی شدن خواسته‌هایمان در رابطه با آن واقعیت، تکه تکه شدن ، نزدیک شدن یا دورشدن از آن ، عبور از مرزهای فیزیکی آن به مراتب آسانتر و راحت تر از واقعیت بیرونی صورت می‌گیرد . حال می‌توان چند حالت پیش رو را در مورد شناخت از این واقعیت فرض کرد : اول کسانی که در جریان جامعه پذیری مفهوم واقعیت مجازی را بر مبنای همان واقعیت بیرونی می‌شناسند و تفسیر می‌کنند . دوم کسانی که جامعه پذیری آنها از واقعیت جهان بیرونی بر مبنای جهان واقعی است یعنی پدیده‌های خارج را می‌خواهند بر مبنای واقعیت مجازی بشناسند که به نظر می‌رسد این دسته جز در صورت وقوع کامل انقلاب دوم شکل نخواهند گرفت . (دکترعاملی ، مباحث کلاس)

 براساس تقسیم متافوریک (استعاره‌ای) سه جهان به‌وجود می‌آید : 1- جهان واقعی که می‌توان با آن تعامل برقرار کرد دنیایی که در آن بوی برف را می‌شنوید و فضای برنده سرما را حس می کنید . 2- جهان دیگر مجاز واقعی است و این  غیر از صنعت واقعیت مجازی است . مجازی است که به رقابت جهان واقعی آمده است و تلاش می‌کند تا آنچه در جهان واقعی است را تکرار کند . 3- جهان دیگری نیز وجود دارد و آن جهان واقعی مجازی است جهانی است که وقتی ترکیب می‌شود دیگر off   و on   در آن بی‌معنا می‌شود . وقتی بخشی از تعاملات اجتماعی خود را در فضای مجازی انجام دادید و بخش دیگر در فضای واقعی قدم به جهان واقعی مجازی گذاشته‌اید . این جهانی است ترکیبی . (دکترعاملی ، مصاحبه با همشهری آنلاین)



منابع :

1. برگر، پترل و لوکمان، توماس (1375)، ساخت اجتماعی واقعیت (رساله‌ای در جامعه شناسی شناخت)، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران: اندیشه‌های عصرنو

2.  پاستر، مارک (1377)، عصر دوم رسانه‌ها، ترجمه غلامحسین صالحیار، تهران: انتشارات موسسه ایران.

3.  عاملی، سعیدرضا (1382)? دو جهانی شدن‌ها و آینده جهان. کتاب ماه علوم اجتماعی. سال ششم، شماره نهم و دهم.

4.  عاملی، سعیدرضا (1382)، دو جهانی شدن:جامعه جهانی اضطراب، نامه علوم اجتماعی? شماره 21 .

5.  عاملی، سعیدرضا (1384)، جزوه کلاس مطالعات فضای مجازی . مقطع کارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران.

6. لمان، نرمان، ل (1366)، اصول روانشناسی (اصول سازگاری آدمی)، ترجمه و اقتباس محمود ساعتچی، تهران: امیر کبیر.

7. محسنی تبریزی، علیرضا (بی تا)، جزوه روانشناسی اجتماعی تهران: انتشارات دانشکده علوم اجتماعی.


شهر مجازی

شهر مجازی

   با رویکرد مطالعه موردی شهر شفیلد

شهری که انسان ها آن را برمی سازند ، در آن زندگی می کنند تا ایده های خود را بسازند و حیات خود را سامان بخشند و از بودن در آن در عین راحتی لذت ببرند .

مطلبی که در پی می آید به مدل های شهر مجازی که چگونه می توانند پرده های دیجیتال (بوم های دیجیتال) برای طراحان شهری باشند ، می پردازد .

در چندسال اخیر مدرسه معماری دانشگاه شفیلد عهده دار یک برنامه تحقیقاتی- آموزشی به نام مطالعات شهری شفلد شده است که در آن دانشجویان در تیم هایی به کار گرفته می شوند تا بتوانند مهارت هایی را بیآموزند برای طراحی های جدید و چگونگی مطالعه زمینه ای شهری . همچنین این تحقیق محیطی را طراحی می کند که آن را   Towns caping می نامند.   

Virtual city

شهر مجازی شهری است که تمام ظرفیت های آن امکان تبدیل به فرآیندهای اطلاعاتی را دارا باشد و بتواند به فضای مجازی منتقل گردد .

ویژگیهای شهرمجازی و تفاوت های آن با شهر فیزیکی

در این شهر ما با مشخصات زیر روبرو هستیم که جزء لاینفک شهر به شمار می رود .

  -  شهروند شهر مجازی یک شهروند جهانی است .

- شهر مجازی دارای تکثر فرهنگی است و از یک ساحت فرهنگی تبعیت نمی کند.

 - شهر مجازی تمام مرکز است و محدود به مرکز خاصی نیست.

 - شهر مجازی در طول زمان و در هر مکانی قابل دسترسی و به اصطلاح همیشه در دسترس است .

- شهر مجازی در عین کوچک بودن به وسعت ذهن هر کاربر پهناور است .

-شهر مجازی ، شهر عدالتگرا است .

تیپ های مختلف شهر مجازی

- شهرهای مجازی تاریخی

-  شهرهای مجازی ماهواره ای

- شهرهای مجازی با جغرافیای شهری داده ای

-  شهرهای مجازی کارگاهی

- شهر کامل مجازی

- شهرهای مجازی توریستی

- شهرهایی برای زندگی متفاوت با زندگی واقعی

- شهرهای علمی

انواع شهرهای مجازی

1-     شهرهای مجازی ساده

  2-       شهرهای مجازی مسطح

  3-       شهرهای مجازی سه بعدی

4-       شهرهای واقعی مجازی

مراحل پیدایش شهرهای مجازی

1-    ایده اولیه طراحی موضوعی وتهیه سندراهبردی- مشورت با کارشناسان و صاحب نظران حوزه ict    وتهیه زیرساخت های فنی موردنیاز از قبیل نرم افزاری و سخت افزاری

2-   توسعه امکانات و توانمندی های شهر برای استفاده بازدیدکنندگان( سعی در برآورد حداقل امکانات موردنیاز شهروندان در طراحی شهر)

  3-    برقراری ارتباط با سایت های مرجع در زمینه های تخصصی ( تعامل با شهرهای مجازی جهان بر روی وب و داد وستد دانش و اطلاعات)

4-       توسعه و گسترش شهر مجازی وفراهم آوردن امکانات و توانمندی ها وسرویس های مورد نیاز شهروندان

Towns caping

یک محیط طراحی شده است که مجموعه ای از ابزارها را برای کاربر فراهم می کند تا عناصر گرافیکی سه بعدی را معرفی و ویرایش کنند که بتواند مستقیما" در یک مدل شهر مجازی قرار گیرد .

نقشه

  1-  نقشه های تاریخی ومدل های فیزیکی جمع آوری شده درباره شهر تاریخی که در خلال مطالعه جمع آوری شده یک کتابخانه از شهر شفیلد را می سازند که در دسترس دانشجویان و محققان برای مشاوره های بیشتر قرار می گیرد .

  2-   بر اساس دیتا بیس (مرکزداده ها) فیزیکی ای که در خلال مطالعه شهری شفیلد جمع آوری شده یک پروژه مجزا شکل گرفت که تحقیق می کرد چگونه یک دیتا بیس فیزیکی می تواند به بهترین شکل به یک فرمت دیجیتال تبدیل شود که امکان دسترسی های بیشتررا فراهم می آورد .

SUCOD
 
 ( بانک اطلاعاتی مطالعات زمینه ای شفیلد)

براساس تحقیقات انسان شناسانه و تحقیقات دانشکده هنرهای انگلستان که در یک دوره 2ساله (2002-2000) طراحی شده است ، و به عنوان یک منبع شهرمجازی پویا تکمیل شده است .

این منبع یک سیستم معماری مبتنی بر وب جدید را ارائه می دهد و همچنین کاربر می تواند از مجموعه داده های شهری چندبعدی شامل مدل های شهر مجازی سه بعدی استفاده کند.

مهمترین نتایج سیستم SUCOD طراحی است و اینکه چگونه سیستم در یک محاسبه طراحی شهری بکار می رود .

Townscaping

 از کارکردهای مولفه ای زیر ساخته شده است

انتخاب ،دستیابی و تعریف: همآنطور که درSUCOD   می بینیم نقشه های تعاملی از یک شهر برای کاربران تهیه شده تا منطقه دلخواه خود را انتخاب کنند وبه مدلهای شهرمجازی آن منطقه دسترسی بیابند .

هدایت    (navigation)  :هرگاه یک زمینه شهری سه بعدی تعریف شود و به عنوان یک جهان مجازی جمع آوری گردد کاربر می تواند بطور آزادانه این جهان را به چند سبک هدایت کند . سبک هایی چون : راه رفتن پروازکردن نگاه کردن و...

دیدگاه ها (viewpoints  ) :مشابه کارکرد صفحات وب بوک مارکتینگ وقتی مردم وب سایت های مورد علاقه خود را می یابند دیدگاه ها توسط کاربران در طول هدایت بطور آزادانه شکل می گیرد .

تعمیم     (generation)  :مثال ها از یک مجموعه از عناصر گرافیکی سه بعدی پایه ای می تواند خاص شود و یا به یک مدل شهر مجازی تعمیم یابد . بر اساس زبان گرافیکی کامپیوتری که در اجراء انتخاب می شود انواع عناصر گرافیکی و خواص آن ها می تواند از یک زبان به زبان دیگر تغییر کند .

ویراستاری سه بعدی (  3D editing  ) :اشیاء گرافیکی می توانند دستکاری شوند تا تغییراتی در موقعیت های فضایی ، ابعاد ، ظواهر یاحتی رفتارها را امکان پذیر سازد .

ذخیره دیتا         (  : (world saveدرهر زمانی ممکن است کاربران تصمیم به ترک Towns caping   بگیرند و هر آنچه در طول هر بخش ساخته اند را ذخیره کنند . کاربران می توانند دیتاهایی که قبلا" ذخیره کرده اند را دوباره آپلود کنند تا ویراستاری طراحی را دوباره بدست آورند .

نمونه ای کار شده برای تشریح عملی    Towns caping

  1-    مرحله اجرای خیابانی تمثیلی مرتبط با مکان استقرار بنای یادبود جوبیلی در بارکرزپول به تصویر کشیده شده است .

2- بهره گیری از مکعب و استوانه درابعاد مختلف در معماری این بنا عاملیت داشته و تعمدا" درموقعیت ها وجهات گوناگون به شکل مضاعف به کارگرفته شده است .

مشکلاتی که در قابلیت بکارگیری Towns caping وجود دارد

1- دستکاری المان ها مثلا یک استوانه مشکل ساز است . دستکاری مستقیم امکان پذیر نیست .

2 - ساختارها (شکل های سه بعدی) فعلی محدود هستند .

3 - کاربران باید این اختیار را داشته باشند که نتایج طراحی مفهوم خود را ذخیره کنند تا بتوانند آنها را در سیستم ونرم افزار CAD به کار بگیرند و توسعه بدهند .

4 - مدل های زمینه ای رایج بازیافت شده از SUCOD فقط شامل جنبه های لنداسکیپ شهری مثل ساختمان ها وخیابان هاست . می توانیم چند افزونه نرم افزاری طراحی شهری را به عنوان منابع کمکی معرفی کنیم و از مواردی مانند شکل های انسانی سه بعدی و یا انیمیشنی استفاده کنیم .

منابع:

­            1- روزنامه ایران 24تیر1386(عنوان مقاله : شهرهای مجازی با خانه های رایانه ای)

­          2- www.ebtekarnews.com

­            3 - مقاله شهرمجازی (دکترعاملی) سایت شهرداری تهران

­                               4 www.itdevelopteam.com


مطالعات فرهنگی و فضای مجازی

مطالعات فرهنگی و فضای مجازی

این سوال مطرح است که ارتباط فضای مجازی با مطالعات فرهنگی چیست ؟ آیا میان فضای مجازی و فضای واقعی اجتماعی ارتباطی وجود دارد ؟ باید یادآور شد که چنانچه بپذیریم که فضای مجازی امتداد فضای واقعی بوده و با اغماض فضای مجازی را برساخته فضای واقعی تصور کنیم و هر آنچه در فضای واقعی صادق است در فضای مجازی نیز صدق بدانیم و از طرف دیگر قبول کنیم که موضوع رشته مطالعات فرهنگی ؛ مطالعه گروه های حاشیه ای است ، در نتیجه فضای مجازی به دلیل اینکه گروه های حاشیه ای را صدادار می کند برای مطالعات فرهنگی فضای گسترده ای از سوژه و ابژه ها پدید می آورد .

فضای مجازی دارای انباشت سوژه و ابژه برای مطالعه است . در اینجا به چند نمونه اشاره می نمایم : زندگی روزمره ، مد ، پرسه زنی و وبگردی ، ارتباطات دو و چند طرفه ، مسافرت های مجازی ، کارو شغل و فعالیت ، همسریابی و همسرگزینی ، ارسال و مراسلات ، فیلم وسینما ، بازی و سرگرمی ، موسیقی ، ورزش ، تقلب ، تخلف و ورود به حریم های خصوصی و عمومی و ... و صدها سوژه دیگر که در حوزه مطالعاتی این رشته قرار دارد . تنها باید مسئله یابی کرد .

زندگی روزمره در فضای مجازی

اگر بپذیریم که ما در عصری زندگی می کنیم که لاجرم تحت تاثیر دو فضا بودن قرار داریم و زندگی مان در این دو فضا در جریان و مدام در رفت و برگشت می باشد ، در نتیجه باید یک سازش و تعادلی میان جهان فیزیکی و جهان مجازی برقرار کنیم . نباید فراموش کنیم که این دو فضا  دارای خصوصیات ذاتی و ماهیت خاص به خود هستند هر چند در تاثیر و تاثر متقابلند لیکن هر کدام دارای خصوصیت منحصر به فرد می باشند که آنها را از هم جدا می سازد .

جهان واقعی جهانی است که آن را لمس می کنیم و آنی که هست بسته به نوع نگاه و دیدی که داریم ؛ درک می کنیم . جهان بیرون از خود که از راه شهود و شناخت تقابلی حاصل می شود . جهانی با مکان و تاریخ خاص . در جهان واقعی برخلاف فضای مجازی ما دارای واقعیت بیرونی هستیم با جنسیت ؛ سن ؛ فرهنگ و بطور کلی هویت قابل باز شناسی که به آن فردیت فرد گفته می شود . در مقابل جهان مجازی جهانی فاقد جغرافیا ، نمادین ، در دسترس برای همگان و دارای ظرفیت  ساخت واقعیت واقعیت می باشد .

فضای مجازی با سه مفهوم اساسی "مجازی شدن " ، " مجازی گرایی " و " مجاز بودگی " مدنیت جدیدی را منعکس می کند . (عاملی : 1384)

مجازی شدن با " صنعت واقعیت مجازی " این امکان را بوجود می آورد تا واقعیت ها به صورت مجازی و در محیط مجازی برای کاربران فراهم گردد . همچنین این فضای این امکان را به کاربران می دهد تا آنها بتوانند فرآیندهای واقعی و فیزیکی را به واقعیت های مجازی تبدیل کنند. در این مقطع است که ما با روندهای جدید کار و زندگی مجازی مواجه می شویم . (همان ) ولی نباید فراموش کنیم که کاربر باید به یک معرفت و شناخت برسد که این فضا ، فضای مجاز است و با فضای واقعی تفاوت ماهوی دارد و نیاید او را دچار توهم از واقعیت بنمایید . مجاز بودن یک شکل و یک تجلی از دنیای واقعی است و نمی توان آن را معادلی برای واقعیت در نظر گرفت ، در غیر این صورت کاربر در دنیایی از ناشناخته ها گم می شود .

همچنین نباید فراموش کنیم که فضای مجازی دارای فرهنگ خاص به خود می باشد . بطوری که با دو جهانی شدن ، دو فضایی شدن فرهنگ نیز محقق می شود . در این نقطه پیوند بین مطالعات فرهنگی و فضای مجازی گره می خورد . فرهنگی تازه از تعامل و یا برخورد میان جهان واقعی و مجازی خودنمایی می کند .

به همین دلیل و با همین رویکرد است که نظریه پردازان این حوزه از جمله " دکترعاملی "از پارادایم واقعی مجازی شدن فرهنگ  سخن می گوید . «در جهان دو فضایی شده و فرهنگ های دوفضایی شده ما با ایرانی گرایی واقعی و ایرانی گرایی مجازی روبروییم . »(عاملی :1387 )

گفتمان

یکی از مفاهیمی که فوکو نظریه گفتمان خود را بر آن بنا می کند مفهوم پر معنای قدرت می باشد . « یکی از پیش فرض های تمایز گفتمان ها ،کشف رابطه قدرت و دانش و تشخیص پیآمد های آن در تولید ابژه های جدید است . ظهور قدرت ، تولید دانش و ابژه سازی همگی در درون گفتمان ها صورت می گیرد . » (بهرامی ، 198:1388)

فوکو معتقد است که « گفتمان حوزه ی معناداری است که شرایطی را برای تجربه ، اندیشه و عمل فراهم می آورد . فوکو نشان می دهد که چگونه ابژه ها در گفتمان ساخته می شوند و تصریح می کند که این فرآیند از طریق غیر سازی به انجام می رسد . وی در سطحی فراتر همه افکار و اعمال سوژه را شکل یافته گفتمان غاالب جامعه می داند .  بنابراین برای او دست یابی به حیطه ی غیر گفتمانی و یا واقعیتی فراگفتمانی امکان پذیر نیست . از طرف دیگر فوکو معتقد است که گفتمان ها محصول انتخاب و کنش خردمندانه ی کنشگران نیستند بلکه برعکس سوژه ها مخلوق گفتمان ها هستند . ( همان ،208 )

پاستر با مفهوم پایگاه های داده به عنوان " پیکربندی های زبان " نظریه فوکو را در ارتباط با فرهنگ سایبر این چنین شرح و بسط می دهد :

« پایگاه های داده ها ؛ گفتمان هستند ... زیرا بر روی شکلگیری سوژه تاثیر می گذارند ... پایگاه داده به خاطر شکل الکترونیکی اش  کاملا قابل انتقال به فضاست و برای دوره ای نامعین ، قابل نگهداری در زمان است که ممکن است برای همیشه و در همه جا به درازا بکشد ...  پایگاه داده گفتمانی از نگارش محض است که مستقیما قدرت مالک /کاربرش را تقویت می کند . » (بل ،134:1389 )

در نتیجه مجازی شدن روز افزون فعالیت های زندگی روزمره (خرید ، بانکداری ،کارکردن ) ، پایگاه های داده را می توان با جزییات بیشتری تغییر داد تا "نیم رخ های متمایزی " از عادات ، ارزش ها و سلیقه های ما را بسازد . (همان :134) در این صورت ، داده های شخصی ما تبدیل به جزیی از هویت اجتماعی ما می شود و اینکه ما چه کسی هستیم را از منظر استفاده های پایگاه های داده دوباره تعریف می کند . 

منابع

1- بهرامی کمیل ، نظام (1388) ، نظریه رسانه ها (جامعه شناسی ارتباطات ) ، تهران : کویر .

2- عاملی ،سعیدرضا (1387) ،  دوجهانی شدن ها و دوفضایی شدن فرهنگ ، مطالعات فرهنگی ، مصرف فرهنگی وزندگی روزمره در ایران ،تهران : انتشارات جهاد دانشگاهی .

3- عاملی ، سعیدرضا (1384) ، دو فضایی شدن کره زمین و توسعه واقعی مجازی ، ارزیابی فضای مجازی ایرانی مجموعه مقالات دانشجویی ، تهران

4- بل ، دیوید (1389) ، درآمدی بر فرهنگ سایبر ، مسعود کوثری ، حسین حسنی ، تهران : جامعه شناسان .


خلاصه کتاب درباره ی فرهنگ

خلاصه کتاب درباره ی فرهنگ

نوشته : تی . اس .الیوت

ترجمه : حمید شاهرخ

به طورکلی ، کلمه فرهنگ به دو صورت بکار می رود : به صورت نوعی استعاره ، هنگامی که سخنران یکی از عناصر یا نمونه های فرهنگ را در ذهن دارد ازقبیل : هنر یا به صورت نوعی محرک عاطفی و یا تخدیر کننده .

در فصل اول کتاب کوشیده شده است تا کاربردهای سه گانه اصلی از کلمه فرهنگ را مشخص نماید و به یکدیگر پیوند و ربط دهدو تاکید می کند که وقتی ما کلمه فرهنگ را به یکی از این سه مفهوم بکار می بریم در کاربرد دیگر را نیز متذکر می شویم . سپس کوشیده شده تا رابطه ذاتی بین فرهنگ و مذهب را عیان سازد و محدودیت های کلمهء "رابطه" را به عنوان ترجمان این "رابطه" مشخص کند . اولین فرض مهم وی این است که هیچ فرهنگی نتوانسته مستقل از مذهب پدیدار شود و گسترش یابد : بسته به نظر ناظر ، چنین می نماید که فرهنگ محصول مذهب ، یا مذهب محصول فرهنگ است .

در سه فصل بعدی سه شرطی که به نظر نویسنده برای وجود فرهنگ مهم است مورد بحث قرار می گیرد .

اولین شرط : ساختار آلی است (نه فقط ساختاری مطرح ، بلکه در حال رشد) ، ساختاری که انتقال مورثی فرهنگی را در هر فرهنگ تقویت خواهد کرد : و این تقویت نیازمند ثبات و تداوم طبقات اجتماعی است .

دومین شرط این است که یک فرهنگ باید ، ازدیدگاه جغرافیایی ، در فرهنگ های محلی تقسیم پذیر باشد : که این خود مساله ی "خطه گرایی" (regionalism  ) را مطرح می کند .

سومین شرط توازن وحدت وکثرت است درمذهب یعنی ، توازن جهانشمولی آئین با مخصوصیت کیش و مراسم عبادی . باید در نظر داشت که وی مدعی تشریح همه ی شرایط ضروری برای یک فرهنگ شکوفا نیست ؛ وی سه شرطی را مطرح می کندکه بطور خاصی توجه ایشان را جلب کرده است .

خواننده درعین حال بایدبخاطرداشته باشدکه آنچه نویسنده ارائه می کندمجموعه ی دستورالعمل هایی برای سرهم کردن یک فرهنگ نیست . وی مدعی نیست که با اقدام به ایجاد این شرایط ، و هر نوع شرایط اضافی دیگر ، می توانیم با اطمینان خاطر امید به اصلاح تمدنمان داشته باشیم . تا آنجا که مطالعات وی اجازه می دهد ، "من فقط می گویم در جایی که این شرایط وجود ندارند داشتن تمدنی عالی محتمل نیست ."

دو فصل باقی مانده ی کتاب تلاشی سطحی است برای رهانیدن فرهنگ از قید سیاست و آموزش. به جرات می گفت بعضی از خوانندگان از این مبحث استنباط سیاسی خواهند داشت : "محتمل تر این است که اذهان خاصی متن نویسنده را تایید یا رد اعتقادات و پیشداوری های سیاسی خود تعبیر کنند . خود نویسنده هم عاری از اعتقادات و پیشداوری های سیاسی نیست ؛ ولی تحمیل آنها جزیی از هدف غایی فعلی او نمی باشد ." آنچه وی کوشیده است بگوید این است : "به اعتقاد من شرایط لازم برای رشد و برای بقای فرهنگ ، شرایط یاد شده است ."

"اگر این شرایط با هرگونه اعتقاد شدید خواننده در تعارض باشد - اگر ، فی المثل ، از تعارض فرهنگ و مکتب برابری (equalitarianism  ) یکه می خورد ، و اگر "برتریت موروثی" را غیر طبیعی می یابد از او نمی خواهم در اعتقادش تغییری دهد ، فقط از او می خواهم دست از تظاهر به دوستدار فرهنگ بودن بکشد ." واضافه می کند اگر خواننده بگوید : "نظامی که می خواهم برقرار سازم ، بر حق ( یا عادلانه ، یا اجتناب ناپذیر) است ؛ و اگر این نظام در نهایت به زوال بیشتر فرهنگی منجر شود ، باید آن زوال را قبول کنیم"و تاکید می کند در این حال نمی توانم بگومگویی با این خواننده داشته باشم .

تاثیر چنین موجی از صداقت این خواهد بود که از کاربرد غلط کلمه ی فرهنگ جلوگیری می شود؛ و دیگر در متن هایی که جایی ندارد پدیداری نمی گردد : "و رهانیدن این کلمه هدف غایی من است ."

در شرایط فعلی ؛ عادی می نماید هر کسی که مدافع هر نوع تغییر اجتماعی ، یا هر نوع دگرگونی نظام سیاسی ما ، یا هر گونه توسعه ی آموزش همگانی ، یا هر نوع گسترش خدمات اجتماعی است با اطمینان ادعا کند که روش او منجر به اصلاح و افزایش فرهنگ خواهد شد . بعضی وقت ها فرهنگ ، یا تمدن ، در مرحله ی اول اهمیت قرار داده می شود ، و به ما می گویند آنچه نیاز داریم ، باید داشته باشیم و به دست خواهیم آورد ، «تمدنی جدید» است .

"در سال 1944 مطالبی در The Sunday Times   (31نوامبر) خواندم که در آن پروقسور هارولد لسکی (H.Laski  ) ، یا عنوان نویس روزنامه ، تایید کرده بود که جنگ جهانی دوم به خاطر ایجاد یک «تمدن جدید» بوده است . آقای لسکی حداقل چنین ادعا می کند : «اگر قبول داشته باشیم اینهایی که در صددند چیزی را که آقای چرچیل دوست دارد بریتانیای «سنتی» بنامد بازسازی کنند امید به انجام آن ندارند ، پس به ناچار باید بریتانیایی جدید داشته باشیم در تمدنی جدید »."

"ممکن است زمزمه کنیم «قبول نداریم» ، ولی این به معنی بد فهمیدن منظور من است . آقای لسکی در این مورد محق است ، که اگر ما چیزی را مطلقا و بطور جبران ناپذیری از دست دهیم ، باید بدون آن به زندگی ادامه دهیم : ولی فکر می کنم او منظورش گفتن چیزی بیشتر از این بوده است ."

آقای لسکی معتقد است ، یا معتقد بوده ، که تغییرات خاص سیاسی و اجتماعی یی که آرزو دارد به وقوع پیوندد ، و ایمان دارد برای جامعه مفید است ، از آنجا که بیش از حد افراطی است ، منجر به ایجاد تمدنی جدید می شود .

وقوع این امر کاملا متصور است : "نتیجه یی که حق نداریم به آن برسیم ، در ارتباط با تغییرات مورد نظر و یا هر نوع تغییر دیگری که هر کسی در چارچوبی اجتماعی پیشنهاد کند این است که خود «تمدن جدید» چیزی مطلوب است ."

به یک دلیل ، نمی توانیم هیچگونه تصوری از چگونگی شکل تمدن جدید داشته باشیم : "علل متعدد دیگری جدا از آنچه در ذهن ماست دست به کارند ، و نتایج عملکرد این علل و دیگر علل ، که همراه یکدیگر عمل می کنند ، آن چنان محاسبه ناپذیرند که نمی توانیم تصور کنیم زندگی در این تمدن جدید چه «مزه» یی دارد . به دلیلی دیگر ، مردمی که در این تمدن جدید زندگی می کنند ، بخاطر اینکه به آن تمدن تعلق دارند ، با ما تفاوت خواهند داشت ، و به همین اندازه هم با آقای لسکی فرق خواهند داشت . هر نوع تغییری که ما ایجاد می کنیم ، قصدش فراهم آوردن تمدنی جدید است که از ماهیت آن بی خبریم ، و هیچ یک از ما در آن خشنود نخواهد بود ."

یک تمدن جدید ، در حقیقت ، در هر لحظه در حال بوجود آمدن است : تمدن امروز در واقع برای هر انسان متمدن قرن هیجده ، بسیار جدید است ، و من تصور نمی کنم پرشورترین یا افراطی ترین اصلاح طلب آن عصر بتواند از تمدنی که امروز در برابر چشمانش پدیدار خواهد شد بیشتر لذت ببرد . تمامی آنچه را که دل نگرانی به خاطر تمدن می تواند در دستور کار ما قرار دهد ، این است که تمدن خود را اصلاح کنیم چرا که نمی توانیم تمدنی دیگر را متصور شویم .

از طرف دیگر ، همیشه افرادی بوده اند که به خوب بودن بعضی تغییرات خاص اعتقاد داشته اند ، بی آنکه نگران آینده ی تمدن باشند ، و بی آنکه توصیه ی نوآوری هایشان را از طریق موجه جلوه دادن وعده های نامفهوم ضروری بدانند .

یک تمدن جدید همیشه در حال ساخته شدن است : "موقعیتی که ما امروز به ظاهر از آن لذت می بریم نمایشگر آن چیزی است که برسر آرزوهای هر عصر برای عصر بهتر می آید . مهم ترین سوالی که می توانیم مطرح کنیم این است آیا استانده یی ثابت وجود دارد که توسط آن بتوانیم حدسهایی درباره ی پیشرفت یا سقوط تمدن خودمان بزنیم . "

باید ، به هنگام مقایسه ی یک تمدن با تمدن دیگر ، و در مقایسه ی مراحل مختلف تمدن خودمان ، بپذیریم که هیچ جامعه یی و هیچ دوره یی از آن جامعه نمی تواند به شناخت همه ی ارزش های تمدن نائل شود . تمامی این ارزش را نمی توان با یکدیگری سازش داد : حداقل چیز محرز این است که ما در جریان تحقق بخشیدن بعضی از این ارزش ها از درک ارزش های دیگر محروم خواهیم ماند .

معهذا ، می توانیم تفاوت بین فرهنگ های برتر و پست تر را تمیز دهیم : "می توانیم پیشروی را از پسروی مشخص کنیم . با اندکی اطمینان می توانیم ادعا کنیم که دوره ی خود ما دوره یی رو به زوال است،که استانده های فرهنگی آن در سطحی پایین تر از پنجاه سال قبل قرار دارد ، و شواهد این زوال در همه ی زمینه های فعالیت بشری به چشم مس خورد . من دلیلی نمی بینم که زوال فرهنگی از این هم فراتر نرود ، و نتوانیم حتی دوره یی را ، با مدت نسبتا طولانی ، پیش بینی کنیم که از آن احتمالا به عنوان دوره یی بی هیچ فرهنگ سخن خواهند گفت . پس فرهنگ باید دوباره از خاک رشد کند ، وقتی می گویم باید دوباره از خاک رشد کند ، منظورم این نیست که بر اثر فعالیت عوام فریبان سیاسی پا به عرصه ی وجود خواهد گذاشت ." مساله یی که این رساله مطرح می کند این است : "آیا شرایط دائمی یی وجود دارد که در نبود آنها نتوان هیچ فرهنگ برتری را انتظار داشت ."

ما حتی اگر موفق شویم به قسمتی از این سوال پاسخ گوئیم ، آن گاه در برابر پندار غلط تلاش در جهت ایجاد هر نوع شرایطی به خاطر اصلاح فرهنگمان باید حالت تدافعی بخود گیریم . چون اگر نتایج قطعی یی از این مطالعه حاصل شود ، یکی از آنها مطمئنا این است که فرهنگ تنها چیزی است که نمی توانیم بطور آگاهانه به عنوان هدف انتخابش کنیم .

فرهنگ حاصل انواع فعالیت های کمابیش هماهنگ است که هر یک به خاطر نفس خود دنبال می شود : نقاش باید حواس اش به بوم نقاشی اش متمرکز باشد ، شاعر به ماشین تحریرش ، کارمند دولت به رفع و رجوع عادلانه ی مشکلات خاصی که به او ارجاع می شود ، هر کدام براساس موقعیتی که خود را در آن می یابد .

حتی اگر شرایطی که من به آنها پرداخته ام ، از نظر خواننده نمایشگر هدف های مطلوب اجتماعی باشد ، او نباید شتابزده به این نتیجه برسد که این هدف ها را صرفا از طریق سازماندهی آگاهانه می توان تحقق بخشید .

تقسیم طبقاتی جامعه ، به وسیله ی قدرتی مطلق ، علمی مصنوعی و ظالمانه خواهد بود ، نامتمرکز گردانی براساس رهنمود مرکزی کاری متناقض است ، وحدت مذهبی را نمی توان به امید اینکه موجب وحدت ایمان می شود اعمال کرد ، و تمایزات مذهبی که به خاطر نفس تفاوت اشاعه یافته باشد غیرمنطقی بنظر خواهد آمد .

آنچه می تواند حاصل مان شود ، تشخیص این نکته است که چنین شرایط فرهنگی در مورد انسان ها «طبیعی» اند ، و به رغم اینکه قادر نیستم کار زیادی در جهت تقویت این شرایط انجام دهیم ، می توانیم با خطاهای روشنفکرانه و پیشداوری های عاطفی یی که سر راهمان قرار دارد به ستیزه برخیزیم .

غیر از این همانگونه که در صدد اصلاح فردی خودمان هستیم ، باید در صدداصلاح جامعه ، از طریق جزئیات نسبتا دقیق باشیم .نمی توانیم بگوئیم:«آدم دیگری از خود می سازم»، فقط می توانیم بگوئیم:«این عادت بدراترک می کنم،ومی کوشم این عادت خوب رابه دست آورم» . پس درباره ی جامعه فقط می توانیم بگوئیم : «خواهیم کوشید جامعه را از این یا آن جنبه ، در جاهایی که افراط و تفریط به چشم می خورد ، اصلاح کنیم ، و باید تلاش کنیم که در همان زمان چیزهای بسیاری را در همان زمان چیزهای بسیاری را در نظر بیاوریم ، تا مبادا به هنگام درست کردن چیزی ، چیزی دیگر را نادرست کنیم» . حتی این گفته هم بیانگر آرزویی است عظیم تر از آنچه می توانیم به آن دست یابیم : زیرا کم و بیش به دلیل عمل تدریجی و نفهمیده ی ما و عدم پیش بینی پیامدهاست که فرهنگ یک عصر با فرهنگ سلفش تفاوت دارد .


زمان درفضای مجازی

زمان درفضای مجازی

این سوال مطرح است که فضای مجازی آیا زمان را می کشد یا آن را تقویت می کند ؟ آیا فضای مجازی می تواند به تقابل با زمان واقعی برخیزد ؟ آیا زمان فضای مجازی امتداد زمان در فضای واقعی است یا هیچگونه سنخیت با آن ندارد ؟ آیا سنجه های آنها یکی است ؟ آیا این ها از یک سنخ هستند ؟ و آیا اصلا این ها با هم قابل قیاس اند ؟

خصوصیات زمان فیزیکی (واقعی)

بر اساس قانون نسبیت انیشتین ، در فیزیک زمان متغییری از سرعت حرکت است و هر گونه تغییر زمان بستگی به حرکت دارد . بر اساس این قانون شییء که سریعتر حرکت می کند از شییء که کندتر حرکت می کند از زمان کمتری بهره می گیرد . در این خصوص نیوتن نیز زمان را یک امر عینی می داند که ظرف واقعیت شده پیدا کرده است .

از نظر انیشتین زمان از سه متغیر فاصله ، حرکت و سرعت تشکیل می شود و وقتی هر کدام از این عناصر را از زمان بگیریم زمان معنای خود را از دست می داده ، در نتیجه هر آنچه که با زمان مفهوم پیدا می کند معنا و سنجش خود را از دست می دهد مانند: گذشته ، آینده ، مرگ ، زندگی و ...

"زمان در فرآیند جهان فیزیکی موضوع "مرگ و زندگی" است ولی زمان در بستر مجازی موضوع "زندگی ، زندگی" و از یک ساختار هندسی برخوردار است .

زمان در جهان واقعی (فیزیکی) موضوع انتزاع شده از گذشته ، حال و آینده است در حالیکه زمان در جهان مجازی همیشه حاضر "حال گرایی دایمی" است .

در فضای مجازی برای زمان مرگ متصور نیست و به جای مرگ زندگی و حیات جدید و مضاعف پیدا می شود و امری به نام همه زمان شکل می گیرد ." (دکتر عاملی ، جزوه کلاسی)

خصوصیات زمان مجازی

 در فضای مجازی ما با فشردگی زمان روبرو هستیم به این معنا که هزاران فرآیند در یک زمان واحد اتفاق می افتد . همچنین زمان همانند فضای واقعی دارای توالی وبه صورت خطی نیست که لازم باشد تا لحظه قبلی پایان پذیرد تا لحظه بعدی آغاز شود بلکه در فضای مجازی از خصلت حضور موازی و هندسی زمان استفاده می شود .

دیوار و زندان زمان در فضای مجازی فرو می ریزد و تبدیل به وجود متکثر ، نامتناهی و قابل شکستن می شود . زمان در فضای مجازی از منطق صفر و یک و از یک " ساختار ریاضی "  و دیجیتالی برخوردار است .

زمان از متمرکز بودن به زمان به مفهوم " جهان گرایانه " تبدیل می شود . غیر مرکزی بودن فضای مجازی در مقابل مرکزی بودن جهان واقعی منجر به " پایان انزوای مکان " می شود و امکان ارتباط جهان پراکنده در فضای های جغرافیایی متعدد را با یکدیگر فراهم می سازد . غیر مرکزی بودن اشاره به ظرفیتی دارد که به ظرفیتی دارد که منجر به انعطاف در فضای جغرافیایی و بهره وری فضای های دورافتاده با " ارزش نیروی کار "متفاوت در روابط تجاری می شود .

در فضای مجازی هایپرتکس بودن زمان یعنی ارتباط پیوسته براساس " منطق همه جهان در یک  مکان " و " یک مکان در همه جهان " نیز معنا دار می شود .

مقایسه این دو فضا :

در فضای مجازی منطق زمان و به تبع آن منطق مکان فرو می ریزد و یک امر لامکانی و یک امرلازمانی (فرازمانی) به وقوع می پیوندد .

مفهوم حرکت با دو عنصر زمان و مکان شناخته می شود و هر حرکتی عاملی اصلی برای هر تغییر و تحول است . پس به نحوی می توان گفت که همه تغییرات و همه متغییر های اصلی به زمان فرا متغییر وابسته است . زمان است که مبنای اندازه گیری یک واحد کار در فضای مجازی و فضای فیزیکی محسوب می گردد . روح و ذهن و فکر یک امر فرازمان و فرامکان است که محدود به جغرافیای نیست و انتقال روح و فکراز منطق انتقال جسم تبعیت نمی کند و به نوعی امکان حرکت و انعزاف فراجسمی برای آن فراهم است.( عاملی ،1388)

حرکت در فضای مجازی با منطق روح و فکر صورت می گیرد نه با منطق جسم . همان طور که روح و ذهن و فکر قدرت برش زدن و گذشتن از دیوار زمان دارد ، در فضای مجازی نیز با یک جریان سیال و پرتحرک و رهیده شده از استبداد زمان و مکان مواجه هستیم . ( عاملی ،1388)

با این تفاصیل می توان مدعی شد که واقعیت مجازی شدن زمان ، عنصری است که منطق " تقویت جغرافیا و مکان " را در عرصه مجاز معنا می بخشد و موجب شکل گیری " مکان ها و جغرافیای مجازی " در کنار " مکان فیزیکی " می شود .

در پایان باید مجددا تاکید شود که فضای مجازی این امکان و قدت را برای ما مهیا ساخته که به توانیم زمان و مکان را برش دهیم .

منابع :

-        عاملی سعیدرضا ، زمان مجازی  و ساخت شهرهای تاریخی موازی ،موسسه انتشارات بعثت ، 1388.

-        عاملی سعیدرضا ، جزوه کلاسی مطالعات فضای مجازی ، کارشناسی ارشد رشته مطالعات فرهنگی و رسانه ، دانشگاه تهران دانشکده علوم اجتماعی نیم سال اول 1391