نقش ارتباطات سازمانی وگردش اطلاعات برای مدیران 3
چگونگی برقراری ارتباط
( 1 ) ایجاد شرایط مناسب برای مخاطب – برای بحث کردن نیاز است تمامی شرایط روحی ، جسمی ، فیزیکی و محیطی فرد را در نظر بگیریم به گونه ای که این عوامل ثانویه باعث پیش داوری و یا قطع بحث نشود بلکه شرایط باید آن چنان مناسب بوده که فرد خود اشتیاق به ادامه صحبت داشته باشد . چنانچه فرد به دعوت برای گفتگو شما پاسخ مثبت داد مطمئن باشید که خودش را برای انجام گفتگو آماده ساخته است .
( 2 ) کسب اطلاعات پیرامون موضوع – در شروع گفتگو سعی می شود از موضوعات جدال آفرین و پرخاشگرانه دوری کنیم در ضمن برای صحبت در مورد یک موضوع باید اطلاعات و معلومات نسبت به آن را داشته باشیم و یک شناخت نسبی هم از طرف مقابل وجود داشته باشد .
( 3 ) چگونه شروع به صحبت کنیم – پس از صحبت از موضوعات پیرامونی با یک احساس همدردی شروع به صحبت کنیم و وارد موضوع اصلی شویم . ما باید به گونه ای این بحث را سربگیریم که هم مفاهیمی که در ذهن ماست انتقال دهیم و هم اشتیاقی ایجاد کنیم که فرد به ادامه بحث تمایل نشان دهد . ما باید از مباحثی که فرد را وادار به مقاومت می کند بپرهیزیم حتی اگر در شروع احساس شود که فرد در حال مقاومت کردن است با همدردی فاش کردن درون فرد ، مقاومت او را کاهش دهیم . ما باید درباره موضوع آنقدر اطلاعات داشته باشیم تا قادر شویم مقاومت او را بشکنیم .
( 4 ) تعریف و تمجید –برای صحبت کردن لازم است از نقاط مثبت فرد شروع کنیم . مهم نیست درجه این نقاط مثبت در فرد به چه اندازه ای است که این نقاط برای ما چقدر مهم هستند . با این کار و بزرگ نمایی می توان نقاط مثبت او را تشویق به شکوفایی کنیم . در نتیجه فرد را به سمت و سویی می کشانیم که دوست داریم فرد به آن سمت سوق پیدا کند و بحث را هدایت شده دنبال کنیم . فرد ممکن است آنقدر خسته شده باشد که نخواهد واکنش نشان دهد ولی تعبیری که ما از رفتارش می کنیم فرد را به تغییر رفتار سوق می دهیم و این نوعی تقویت است که در گفتگوها موثر است .
( 5 ) آگاهی از حس مخاطب نسبت به خود – ما باید از حسی که فرد نسبت به ما دارد آگاه باشیم و از این حس برای ادامه گفتگو استفاده کنیم .
سعی کنیم بدانیم فرد به چه اندازه به ما علاقه دارد و با توجه به این علاقه ما می توانیم به نفع شخص صحبت کنیم زیرا زمانی که نفع شخصی خود را در نظر نمی گیریم و در عوض منافع او برایمان محترم است به فرد احساس راحتی دست می دهد و می داند که کسی حامی او هست و ضرر را تقابل می کند . به طوری که اگر یک قسمت بحث به ضرر فرد باشد آن را قبول می کند و هیچ اعتراضی به میان نمی آورد .
( 6 ) خود فاش سازی –برای همگرایی موثر با مخاطب بهتر است ما یکی از مشکلات خود را مثال بزنیم . این باعث می شود که فرد مشکل خود را یگانه مشکل دنیا نداند و یا حتی راه حل هایی که دیگران برای مشکل خود در پیش گرفته بودند و موفق شدند مشکل خود را حل نمایند برای او توضیح دهیم .
( 7 ) مخاطب خود را دوست داشته باشید –با مخاطب باید احساس همدلی و همرنگی کرد به نحوی که در ضمیر ناخودآگاه او را دوست داشته باشیم و علاقه مند باشیم به اسن که مشکل اش را حل کنیم . کارل.آر.راجز معتقد است که برخی روابط در زندگی روزمره موجب افزایش کارکرد مناسب روانی می گردد . وی در بحث ارتباطات قایل به سه اصل می باشد : الف – پذیرش فرد بدون قید و شرط 2 – همدلی و همدردی 3 – صداقت و همرنگی . یعنی ضمن پذیرفتن فرد با تمام خوبی ها و بدی هایش و دوری از هرگونه شرط گذاشتن سعی کنیم با او همدردی و همدلی نماییم و اطمینانش را به صداقت و همرنگی ثابت نماییم .
( 8 ) رازداری –همچنین این اطمینان را به مخاطب به دهیم که این حرف ها به راز خواهد بود و هیچ گاه و در هیچ شرایط و زمانی برملاء نمی شود و اگر جایی هم بازگو شود قطعا" با اجازه او خواهد بود . ما باید آن قدر در این کار تمرین کنیم تا بتوانیم فضای اعتماد و اطمینان را فراهم سازیم تا شکی باقی نماند .
( 9 ) دوری از پیش داوری –چیزی که در گفتگوها مهم است پیش داوری نکردن است . ما نباید در نتیجه بحث سوگیری داشته باشیم . یعنی نظر خودمان را القاء کنیم وجمع بندی بحثرا فقط از آن جنبه که خودمان می بینیم انجام دهیم .
( 10 ) ارتباط کلامی –علاوه بر مسائلی که ذکر شد عواملی دیگر در یک ارتباط موثر وجود دارد . از جمله این است که ما باید یک ارتباط غیرکلامی با مخاطب به وجود آوریم مانند : وضع اندامی ، تماس چشمی ، لبخند ، لحن تماس ( لبخند و تبسم ، حالت بدنی باز ، نوازشگری ، تماس چشمی ، متمایل شدن به جلو ، سرتکان دادن ، اظهار علاقه و دوستی ونشان دادن برای میل به سخن گفتن )
ادامه دارد ...